محل تبلیغات شما



دیروز هم اتاقیم گفت شاید چند هفته دیگه دانشگاه اردوی کویر بذاره

ما چشامون از دیروز قلبیه و داریم دعا دعا میکنیم که خدایا درست شه و بریم کویر.من که تا الان نرفتم و خیلی برام مهمه دانشجویی و با دوستام برم

از دیشب دارم بهش فک میکنم و خب خدایا خودت درستش کن دیگه :)


اینکه تو آبان انقد هوا سرد باشه باعث میشه بگم آلت تناسلی خر نر تو این وضعیت خب.یعنی چی

دیگه حتی نمیشه بارونی پوشید. باید خودتو گم کنی تو پالتوی گل و گشاد و بزرگ و کلفت و باز از سرما مثل سگ بلرزی- دور از جون بقیه، خودمو میگم- و سرما هم بخوری و مثل بارون از دماغت آب بریزه و خب از این شرایط متنفرم

منو ول کنید تو تابستونو روزای گرم یا حتی داغ با آفتابی که خساست نمیکنه، خبری از باد و بوران و سرما و برف و این چرندیات نیست.میشه با یه لا لباس شب و روز گشت و هیچ مشکلیم برات پیش نیاد

آخ تابستون قشنگم دلم برات تنگه :')


بعضی وقتا حس میکنم همه چی رویا بوده. گذشته و خاطراتمون و همه اتفاقایی که افتاده فقط فکر میکنیم که افتاده.خواب بوده، رویا بوده و خودمون خبر نداریم.چی میتونخ ثابت کنه واقعی بودن؟.نکنه مثل زن دیکاپریو تو اینسپشن شم که واقعیتو رویا میدونست و میخواست از خواب پا شه و خودشو کشت :(

بعض وقتام فکر میکنم نکنه هممون یه رباتیم مثل وست ورلد که خاطرات و گذشتمون یه سری کده که تو مایند اگمون گذاشتن بدون اینکه اصلا اتفاق افتاده باشن

خلاصه اینکه من خیلی جدی میگیرم لطفا فیلم و سریال اینطوری دیگه نسازید .مرسی اه :)


سه جلسه بیشتر از کورس قشنگ روماتو نمونده.با اینکه بنظرم روماتو رشته ی فوق سختیه و در آینده قطعا انتخاب من نخواهد بود اما دوسش داشتم. بیشتر بخاطر اینکه استاداشو دوست داشتم چون فوق العاده باسواد و باپرسیتژ و باشخصیت بودن

دیروز یکی از استادای قلبو با خانوم و دخترش دیدیم تو شهر کتاب. در نگاه اول گفتم عه چقد خانواده لاکچری و های کلاسی ولی بعدش مح گفت که این فلان استاده و من چون کل قلبو غایب بودم نشناختمش

شیم آن می :(


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مرکز خرید و فروش بذرسیر،زعفران،گندم،نخود